توسط دی دبیلو مینتر ، پی اف کنون و موسسه قارچ شناسی CAB
ترجمه: فاطمه کمالی
در نظر کاشفان اولیه، آمریکای جنوبی، چه دنیای خارق العاده و عجب جهان متفاوتی به نظر می رسیده است! به ویژه ساحل طولانی و باریک غربی آن، که در ناحیه خشکیها توسط رشته کوه های آند محافظت می شوند. تعداد معدودی از این کاشفان جهان جدید به اندازه ماجراجویی در رشته کوه های کیپ هورن شجاع بودند و در نهایت همین ماجراجویان بی باک بودند که مواجهه با جنگل های عظیم مخروطیان عجیب و غریب، مانند درختان فیتزرویا، پودوکارپوس، ساکسگوته و پازل میمون را پاداش گرفتند. (درخت پازل میمون، بعدها به نام بومیانی که در قلمرو آنها رشد میکرد، آراوکاریا نام گرفت.)
آنها در دامنههای آتشفشانهایی که هنوز فعال بودند جنگلهای پهن برگ و با شکوه دیگری را یافتند که حاوی گونههای عجیب و شگفتانگیزی بود که در میان آنها راشهای نوتوفانگوس راشهای بزرگ جنوبی، چشمنوازترین آنها بودند، به ویژه به این دلیل که به نظر میرسیدند میوه های رنگارنگ قابل توجه به شاخه های آن ها متصل است.
«میوهها» – نارنجی، سفید یا زرد مایل به قهوهای و اغلب به اندازه توپهای گلف بود و این میوه ها برای مردم بومی به خوبی شناخته شده بودند، زیرا بخش مهمی از رژیم غذایی آنها را تشکیل میدادند . آنها اغلب به وفور، در ارتفاعات، روی درخت تولید میشدند، معمولاً از تورمهای شدید بر روی شاخهها و تنهها پدید میامدند و در نهایت به زمین میافتادند. طولی نکشید که دریانوردان بازدید کننده از آن سرزمین ها برای تکمیل رژیم غذایی خدمهشان آن ها را جمع آوری و مصرف کردند. در اوایل سال ۱۷۶۵ فبرس در گزارش خود از شیلی از آنها با نامهای محلی مختلف یاد کرد و کامرسون تعدادی از این میوه را از تنگه ماژلان در سال ۱۷۶۷ جمعآوری کرد.
از جمله زیست شناسانی که مشاهده این قارچ ها را گزارش کردند، کارلو جوزپه برترو ایتالیایی بود که در شیلی ساکن شد و در سال ۱۸۳۱ هنگامی کشتی که او را از والپارایسو به تاهیتی می برد، در دریا گم شد. به نظر می رسد او اولین کسی بود که متوجه شد آنها اصلاً میوه های درخت نیستند، بلکه قارچ های انگلی خارق العاده ای هستند که روی شاخه ها رشد می کنند بدون اینکه آنها را بکشند. به قول خودش، «من فکر میکردم که این یک شکلی از صفرا یا ترشح است، که توسط زخم برخی از حشرات در درختان ایجاد میشود، همانطور که در برخی از درختان دیگر در اروپا دیده می شود، اما دو روز بعد آنها از شاخه جدا شدند و من با تعجب مشاهده کردم که پوست شکسته شده و تمام سطح آن با لوله های پنج ضلعی پوشیده شده است. ابتدا پر از یک ماده ژلاتینی به رنگ شیر است، سپس با مقداری نیرو پودر غیرقابل لمسی را از این حفره ها بیرون می اندازد، دقیقاً همانطور که در Peziza vesiculosa’ مشاهده می شود.
Ca rlo Giu seppeBertero، اولین کسی بود که متوجه شد سیتاریا یک قارچ است.
چند سال پس از برترو، داروین در سفر معروف خود با بیگل، آنها را نیز مشاهده کرد و خاطرنشان کرد که جنگلهای نوتوفانگوس Tierra del Fuego بسیار بیمار هستند. روی زائده های خشن بر روی درختان تعداد زیادی توپ زرد رشد می کند. آنها به رنگ زرده تخم مرغ هستند و اندازه آنها از گلوله تا سیب کوچک متفاوت است. وقتی جوان هستند حاوی مایعات زیادی هستند و بی مزه اند، اما در حالت کهنه و تغییر شکل یافته ارزش غذایی زیادی دارند و از مواد غذایی ضروری برای بومیان به حساب میآید. پسرهای جوان آنها را جمع می کنند و نپخته همراه با ماهی می خورند. داروین نمونههایی را به بریتانیا آورد و به مایلز برکلی فرستاد، که مسلماً یکی از بزرگترین قارچشناسانی است که این کشور تولید کرده است و به دلیل کار برجستهاش در طول قحطی سیبزمینی ایرلند در مورد علت قارچی بیماری سوختگی سیبزمینی مشهور است. در مقاله ای که در سال ۱۸۴۱ به انجمن Linnean لندن ارائه شد، برکلی به طور رسمی دو گونه از این قارچ های قابل توجه را توصیف کرد و نام سیتاریا را به آنها داد.
نمونههای داروین اکنون در هرباریوم باغهای گیاهشناسی سلطنتی، کیو قرار دارند، جایی که هنوز هم دانشمندان امکان بررسی آن ها را دارند.
کشیش مایلز برکلی، که این جنس را بر اساس مجموعه های داروین توصیف کرد.
پس از کار برکلی، دانش این قارچ های جذاب به سرعت پیشرفت کرد. کشف شد که آنها فقط در درختان نوتوفانگوس رخ می دهند، و گیاه شناسان قبلاً می دانستند که این درختان به آمریکای جنوبی محدود نمی شوند. گونه های دیگر در استرالیا نیز وجود دارند و زمانی که این گونه ها مورد بررسی قرار گرفتند، گونه های جدیدی از سیتاریا نیز روی آنها یافت شد. برخی از زیست شناسان استدلال کرده اند که وجود هر دو نوتوفانگوس و سیتاریا در آمریکای جنوبی و استرالیا شواهد بیشتری ارائه میدهند که در دورههای زمینشناسی این دو توده خشکی به هم متصل بودند – به اصطلاح «پل قطب جنوب» بخشی از نظریه رانش قارهای.
اگرچه در حال حاضر تحقیقات بسیار کمی در مورد این جنس انجام شده است اما آنچه تولید شده است، خوشبختانه، دارای کالیبر بالایی است. (گاموندی، ۱۹۷۱ کورف، ۱۹۸۳ سانتسسون، ۱۹۴۵ وایت، ۱۹۵۴). تا کنون مشخص شده است که سیتاریا فقط تعداد بسیار کمی از گونهها را شامل میشود که عمدتاً با ویژگیهای ماکروسکوپی قابل تفکیک هستند و این جنس موقعیت بسیار جدا شدهای را در آسکومیستها اشغال میکند. سیتاریا در حال حاضر در علم تاکسونومی در راسته متعلق به خود، سیتاریالز قرار دارد.
(A-D) Cyttoria sp. نشان دادن جنبه های مختلف بدن میوه های جوان. و مرحله کندیال (E-G) سیتاریا اسپینوزا. نشان دادن جنبه های مختلف مرحله آسکوماتال (برای جزئیات به متن مراجعه کنید).
تا به امروز، کمتر از دوازده گونه از سیتاریا توصیف شده است، و از آنجایی که بدن میوه بسیار آشکار است و تشخیص میزبان آن بسیار آسان است، بعید به نظر می رسد که تعداد بیشتری از آنها کشف شود. از آنجایی که ظاهر ماکروسکوپی این گونه ها در شناسایی آنها مهم است، در دسترس بودن تصاویر خوب ضروری است. برخی از عکس های رنگی با کیفیت بالا از گونه های استرالیایی به عنوان مثال، در کتاب قارچ های استرالیایی توسط بروس فورر (۱۹۸۵) منتشر شده است، اما تا آنجا که ما آگاه هستیم، هیچ تصویر رنگی از گونه های آمریکای جنوبی ظاهر نشده است.
در اکتبر ۱۹۸۵ ما این فرصت هیجان انگیز را داشتیم که گونه های آمریکای جنوبی در شیلی را در محیط بومی خود ببینیم. در طی دو هفته جمع آوری گیج کننده، طی مسافت بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر با جیپ، از بیش از پنجاه محل بین پورتو مونت و سانتیاگو بازدید کردیم. نمونههای سیتاریا را در حدود بیست مورد از سایتهای بازدید شده پیدا کردیم – اغلب فراوان بودند – از آنها در زیستگاه طبیعی خود عکاسی کردیم و نمونه هایی برای مقایسه با نمونه های داروین و دیگران جمع آوری کردیم. نمونه های ما اکنون در هرباریوم موسسه بین المللی قارچ شناسی CAB در کیو هستند. در کل، ما چهار گونه را مشاهده کردیم و در اینجا عکس های میدانی ما نشان داده شده است.
برای درک ساختار یک بدن میوه سیتاریا، باید آن را به دقت تشریح کنید و به نمونه هایی از رشد های مختلف نگاه کنید.
در پیوست تصویری، مراحل رشد و برخی از ویژگی های مهمتر با ترسیم خطی نشان داده شده است. برخی از گونهها ابتدا یک مرحله کندیال ایجاد میکنند و این ممکن است به شکل پیکنیدیای سیاه خوشهای باشد که از پوست بیرون میآید. همانطور که بدن میوه اصلی متورم می شود، این پیکنیدی ها روی سطوح آن قرار می گیرند. خوشه ای از اجسام میوه جوان روی یک گال در شکل نشان داده شده است. در هر پیکنیدیوم کونیدیوم تولید می شود. در هر پیکنیدیوم، کونیدیوم ها پشت سر هم از راس سلول های بارور تولید می شوند. مشاهده پیکنیدیا در بدن میوه های بالغ دشوار است.
هر تن میوه حاوی بیش از یک آسکوم است (در برخی گونهها تعداد کمی، در گونههای دیگر تعداد زیادی)، و آسکوماتای جوان تا زمان بلوغ دارای پوشش غشایی هستند. اگر بدن میوه را به دو نیم کنید، بلافاصله متوجه خواهید شد که قسمت داخلی آن لزج و چسبنده است و بدنه میوه از چندین لایه مختلف، اغلب با یک حفره مرکزی، تشکیل شده است. پس از برش، برخی از آسکومات های مفرد که در بدن میوه جاسازی شده اند نیز آشکار می شوند. در اسلاید های تهیه شده، آسک ها بلند و نازک هستند و هر کدام یک حلقه آپیکال دارند که در ید آبی می شود. این حلقه پس از بیرون ریختن هاگ از آسکوس، ظاهری کشیده دارد.
بیشتر گزارشهای قبلی ادعا میکردند که آسکها در یک آسکوم سیتاریا به طور همزمان میرسند، اما ما بارها آسکیها را در مراحل مختلف رشد در یک آسکوم منفرد پیدا کردیم، و اینها از سیستم کروزیر متوالی ناشی میشوند.
آسکوسپورها دیواره نازکی دارند و رنگدانه بسیار کمی دارند، و غیر معمول نیست که برخی از آنها به یکدیگر متصل شوند، گویی دیواره های آنها قبل از تکمیل میتوز گذاشته شده است. نمونه ای از این نیز در شکل نشان داده شده است.
برخی از گونههای سیتاریای آمریکای جنوبی باعث ایجاد گال در درختانی میشوند که آنها را انگلی میکنند، و گاهی اوقات این گالها میتوانند بزرگ باشند. هر گونه تمایل دارد تنها تعداد کمی از گونههای نوتوفانگوس را انگلی کند، و بنابراین ما از یافتن Cyttaria hookeri در حال رشد بر روی درخت Nothofagus dombeyi که ظاهرا میزبان جدیدی برای قارچ است، شگفتزده شدیم. گال ها کیفیت چوب درختان را خراب میکنند. اگر قرار بر جنگلی شدن گونههای نوتوفانگوس به صورت تجاری باشد، این قارچها از نظر اقتصادی اهمیت زیادی پیدا میکند اما مسئله این است که نحوه آلوده کردن میزبانهایشان هنوز برای ما مشخص نیست. گونه سیتاریا در آمریکای جنوبی کاربردهای زیادی دارد: گال ها به صورت زیور آلات حکاکی می شوند و در بازارهای محلی فروخته می شوند و خود قارچ ها را می توان در همان بازارها برای خوردن خریداری کرد.
در واقع، این یک منظره معمولی در شهرهای جنوب شیلی و حتی در میانه سانتیاگو است. میوهها معمولاً در سبدهای حصیری بزرگ به نمایش گذاشته میشوند و امروزه با بستهبندی در کیسههای پلاستیکی به میزان نیم کیلو به فروش میرسند. ما تعدادی را در والدیویا خریدیم و برخی دیگر را از جنگل جمع آوری کردیم و آنها را برای صبحانه امتحان کردیم. آنها طعم کمی شیرین با بافتی چسبناک در حالت خام دارند و در کره سرخ شده خوشمزه هستند
حیف که به نظر نمی رسد هیچ یک از درختان نوتوفانگوسی ای که به بریتانیا معرفی شده اند، این انگل های خوشمزه را با خود به همراه داشته باشند!
سفر جمع آوری ما توسط انجمن سلطنتی لندن، CONlCYT، صندوق اکتشاف خدا انسان، Universidad Austral de Chile و CAB International از طریق CMI، Kew حمایت شد. همچنین از دکتر آلونسو، آقای کی هادسون و خانم جی اف گادوین برای کمک های بی دریغشان سپاسگزاریم.
منبع: